شهید بقایی در سال 1337 در شهر بهبهان متولد شد. وقتی در دبیرستان امیرکبیر و شهید مطهری شهر بهبهان درس می‌خواند، جزو دانش‌آموزان ممتاز مدرسه بود. با آغاز نهضت امام خمینی (ره) در مبارزه با رژیم پهلوی، با انقلاب اسلامی همراه شد. او پس از انقلاب و با آغاز جنگ تحمیلی، درس و دانشگاه را رها کرد و به سوی جبهه‌های نبرد شتافت. 

پس از مدتی به سمت فرماندهی سپاه شهر شوش انتخاب شد و در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان و محرم هم جزو فرماندهان جنگ بود. سرانجام این فرمانده، در سال 1361 در عملیات شناسایی بر اثر برخورد گلوله توپ به شهادت رسید. 

در بخشی از این کتاب می‌خوانید: «مادر مجید بود که از توی چارچوب پنجره رو به حیاط، صدایش می‌زد. مجید همان‌طور که می‌خندید، دوچرخه را کشید توی حیاط و داد زد: اومدم... حمید پشت درخشکش زده بود. بغض گلویش را فشار می‌داد. می‌دانست مجید برای این ‌که خجالتش نده این حرفا را زده و گرنه وقتی دوچرخه را به او می‌داد سالم بود. از آن به بعد مجید بقایی شد یکی از دوستان صمیمی حمید. دوستی که آن روز جمعه، هم به خاطر حمید صحرا نرفت و هم خراب شدن دوچرخه را به روی او نیاورد.»

این کتاب 32 صفحه‌ای با شمارگان سه هزار نسخه و بهای دو هزار و 200 تومان وارد بازار کتاب شده است.